loading...
ایرانیان سربلند
amir بازدید : 3 یکشنبه 25 اسفند 1392 نظرات (1)
شب است
شبی آرام و باران خورده و تاریک
کنار شھر بی غم ، خفته غمگین ، کلبه ای مھجور
فغانھای سگی ولگرد می آید به گوش از دور
به کرداری که گویی می شود نزدیک
درون کومه ای کز سقف پیرش می تراود گاه و بیگه
قطره ھایی زرد
زنی با کودکش خوابیده در آرامشی دلخواه
دود بر چھره ی او گاه لبخندی
که گوید داستان از باغ رؤیای خوش آیندی
نشسته شوھرش بیدار ، می گوید به خود در ساکت پر درد
گذشت امروز ، فردا
را چه باید کرد ؟
کنار دخمه ی غمگین
سگی با استخوانی خشک سرگرم است
دو عابر در سکوت کوچه می گویند و می خندند
دل و سرشان به می ، یا گرمی انگیزی دگر گرم است...
شب است
شبی بیرحم و روح آسوده ، اما با سحر نزدیک
نمی گرید دگر در دخمه ، سقف پیر
و لیکن چون شکست استخوانی خشک
به دندان سگی بیمار و از جان سیر
زنی در خواب می گرید
نشسته شوھرش بیدار
خیالش خسته ، چشمش تار . . .
اخوان ثالث

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط omid در تاریخ 1392/12/25 و 0:29 دقیقه ارسال شده است

از اینجو مطالب بیشتر بزار


کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
سلام به ایرانیان سرفراز. امیدوارم در این وب تونسته باشین اطلاعات تاریخی تون روافزایش بدین.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    کدام یک از شاعران زیر را بیشتر دوست می دارید؟
    کدام قسمت وب را می پسندید؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 36
  • بازدید کلی : 177
  • کدهای اختصاصی
    سلام به ایرانیان سرفراز. امیدوارم در این وب تونسته باشین اطلاعات تاریخی تون روافزایش بدین.